۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

خامنه ای ننگ ما رهبر الدنگ ما ـ 10 دی

خامنه ای ننگ ما رهبر الدنگ ما ـ 10 دی

خامنه ای ننگ ما رهبر الدنگ ما ـ 10 دی

IRAN - In Ast Sanade Jenayate Rahbari -

IRAN - In Ast Sanade Jenayate Rahbari -

IRAN - In Ast Sanade Jenayate Rahbari -

کنسول ایران درنروژ در حمایت ازجنبش سبز استعفا داد

بنا به يک گزارش دريافتی کنسول ایران درنروژ استعفا داد درراستای حمایت از جنبش سبز ایران و بعلت کشتار مردم ایران درروز عاشورا در داخل کشور کنسول ایران درشهر اسلو ازکار خود استعفا داد.

کنسول ایران درنروژ در حمایت ازجنبش سبز استعفا داد

بنا به يک گزارش دريافتی کنسول ایران درنروژ استعفا داد درراستای حمایت از جنبش سبز ایران و بعلت کشتار مردم ایران درروز عاشورا در داخل کشور کنسول ایران درشهر اسلو ازکار خود استعفا داد.

کنسول ایران درنروژ در حمایت ازجنبش سبز استعفا داد

بنا به يک گزارش دريافتی کنسول ایران درنروژ استعفا داد درراستای حمایت از جنبش سبز ایران و بعلت کشتار مردم ایران درروز عاشورا در داخل کشور کنسول ایران درشهر اسلو ازکار خود استعفا داد.

وحشت یکی‌ از مهرهای کودتا در ولایت متجاوز

وحشت یکی‌ از مهرهای کودتا در ولایت متجاوز

وحشت یکی‌ از مهرهای کودتا در ولایت متجاوز

خبر شب گذشته کانال 24 آلمان

موج بزرگ خروج
مقامات ج. اسلامی از ایران
شب گذشته، کانال 24N آلمان که عمدتا اختصاص به اخبار روز جهان و تفسیر آنها دارد، ضمن پخش اخبار روزهای تاسوعا و عاشورای ایران و تفسیر آنها، بصورت بسیار خلاصه اشاره به یک خبر مهم کرد. بموجب این خبر شمار قابل توجهی از مقامات مهم سیاسی وامنیتی جمهوری اسلامی در روزهای گذشته یا از کشور خارج شده و به غرب پناهنده شده اند و یا در پی کسب ویزا و خروج از کشور بوده اند. کانال تلویزیونی مذکور جزئیات بیشتری از این خبر را فاش نساخته اما در تفسیر خود از این خبر، اشاره به فروریزی اعتماد به آینده رژیم در میان رهبران جمهوری اسلامی کرد.

در عین حال، به نقل از برخی مقاماتی که کانال 24N به آنها اشاره کرده و خود را به اروپا رسانده اند نقل شده است که علی خامنه ای برای گرفتن تصمیم به عقب نشینی سخت تحت فشار است و گزارش های اطلاعاتی و امنیتی که اخیرا در اختیار وی قرار گرفته روی ضرورت فوری عقب نشینی تاکید دارند. همین افراد مدعی شده اند که افراد که بنام لباس شخصی معرفی می شوند همگی افراد منتخب و دوره دیده سپاه پاسداران هستند که در یک واحد ضربت متمرکز اند و فرماندهی آنها برعهده سردار "وحید" است. سردار وحید در بیت رهبری سمت منشی ویژه رهبر را دارد و درعین حال رئیس دفتر مجتبی خامنه ایست.

همزمان با این اخبار، در تهران نیز گفته می شود بمناسبت حمله واحد ضربت لباس شخصی به حسینیه جماران در شب تاسوعا سنگین ترین اعتراض ها به علی خامنه ای منتقل شده است و او در پاسخ گفته: من برای شهادت آماده ام!

معترضین نیز در پاسخ پیام فرستاده اند: میدان شهادت فعلا در خیابان هاست!

خبر شب گذشته کانال 24 آلمان

موج بزرگ خروج
مقامات ج. اسلامی از ایران
شب گذشته، کانال 24N آلمان که عمدتا اختصاص به اخبار روز جهان و تفسیر آنها دارد، ضمن پخش اخبار روزهای تاسوعا و عاشورای ایران و تفسیر آنها، بصورت بسیار خلاصه اشاره به یک خبر مهم کرد. بموجب این خبر شمار قابل توجهی از مقامات مهم سیاسی وامنیتی جمهوری اسلامی در روزهای گذشته یا از کشور خارج شده و به غرب پناهنده شده اند و یا در پی کسب ویزا و خروج از کشور بوده اند. کانال تلویزیونی مذکور جزئیات بیشتری از این خبر را فاش نساخته اما در تفسیر خود از این خبر، اشاره به فروریزی اعتماد به آینده رژیم در میان رهبران جمهوری اسلامی کرد.

در عین حال، به نقل از برخی مقاماتی که کانال 24N به آنها اشاره کرده و خود را به اروپا رسانده اند نقل شده است که علی خامنه ای برای گرفتن تصمیم به عقب نشینی سخت تحت فشار است و گزارش های اطلاعاتی و امنیتی که اخیرا در اختیار وی قرار گرفته روی ضرورت فوری عقب نشینی تاکید دارند. همین افراد مدعی شده اند که افراد که بنام لباس شخصی معرفی می شوند همگی افراد منتخب و دوره دیده سپاه پاسداران هستند که در یک واحد ضربت متمرکز اند و فرماندهی آنها برعهده سردار "وحید" است. سردار وحید در بیت رهبری سمت منشی ویژه رهبر را دارد و درعین حال رئیس دفتر مجتبی خامنه ایست.

همزمان با این اخبار، در تهران نیز گفته می شود بمناسبت حمله واحد ضربت لباس شخصی به حسینیه جماران در شب تاسوعا سنگین ترین اعتراض ها به علی خامنه ای منتقل شده است و او در پاسخ گفته: من برای شهادت آماده ام!

معترضین نیز در پاسخ پیام فرستاده اند: میدان شهادت فعلا در خیابان هاست!

خبر شب گذشته کانال 24 آلمان

موج بزرگ خروج
مقامات ج. اسلامی از ایران
شب گذشته، کانال 24N آلمان که عمدتا اختصاص به اخبار روز جهان و تفسیر آنها دارد، ضمن پخش اخبار روزهای تاسوعا و عاشورای ایران و تفسیر آنها، بصورت بسیار خلاصه اشاره به یک خبر مهم کرد. بموجب این خبر شمار قابل توجهی از مقامات مهم سیاسی وامنیتی جمهوری اسلامی در روزهای گذشته یا از کشور خارج شده و به غرب پناهنده شده اند و یا در پی کسب ویزا و خروج از کشور بوده اند. کانال تلویزیونی مذکور جزئیات بیشتری از این خبر را فاش نساخته اما در تفسیر خود از این خبر، اشاره به فروریزی اعتماد به آینده رژیم در میان رهبران جمهوری اسلامی کرد.

در عین حال، به نقل از برخی مقاماتی که کانال 24N به آنها اشاره کرده و خود را به اروپا رسانده اند نقل شده است که علی خامنه ای برای گرفتن تصمیم به عقب نشینی سخت تحت فشار است و گزارش های اطلاعاتی و امنیتی که اخیرا در اختیار وی قرار گرفته روی ضرورت فوری عقب نشینی تاکید دارند. همین افراد مدعی شده اند که افراد که بنام لباس شخصی معرفی می شوند همگی افراد منتخب و دوره دیده سپاه پاسداران هستند که در یک واحد ضربت متمرکز اند و فرماندهی آنها برعهده سردار "وحید" است. سردار وحید در بیت رهبری سمت منشی ویژه رهبر را دارد و درعین حال رئیس دفتر مجتبی خامنه ایست.

همزمان با این اخبار، در تهران نیز گفته می شود بمناسبت حمله واحد ضربت لباس شخصی به حسینیه جماران در شب تاسوعا سنگین ترین اعتراض ها به علی خامنه ای منتقل شده است و او در پاسخ گفته: من برای شهادت آماده ام!

معترضین نیز در پاسخ پیام فرستاده اند: میدان شهادت فعلا در خیابان هاست!

راه حل های پنجگانه میرحسین موسوی برای خروج از بحران




بنده ابایی ندارم یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند

جنبش راه سبز (جرس): میرحسین موسوی در نخستین بیانیه خود پس از فجایع عاشورای 88 ضمن انتقاد شدید از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران راه حل های پنجگانه خود را برای خروج وضعیت بحرانی فعلی ارائه کرد. وی ضمن خودجوش خواندن اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی در راه حل های پنجگانه خود بر اهمیت مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه در مقابل مردم، تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها ، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی تاکید کرد. وی بی آنکه به شهادت خواهر زاده مظلوم خود در این وقایع اشاره کند تصریح کرد که بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست. او تاکید کرد که با فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. رهبر جنبش سبز در این بیانیه اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی را خودجوش خوانده و از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران به شدت انتقاد کرد.

متن کامل این بیانیه که بعد از تهدیدهای متعدد کودتا گران از اهمیت فراوانی برخوردار است به شرح ذیل می باشد:


بسم الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما


همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.


برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.


مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.


گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟


اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .


بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟


آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که " بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم". بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.


بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .


من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.


بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.


ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید که بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .


ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .


اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن باین گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .


بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :


1- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .


2- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .


3- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .


4- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟


5- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل 27 قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .


به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .

راه حل های پنجگانه میرحسین موسوی برای خروج از بحران




بنده ابایی ندارم یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند

جنبش راه سبز (جرس): میرحسین موسوی در نخستین بیانیه خود پس از فجایع عاشورای 88 ضمن انتقاد شدید از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران راه حل های پنجگانه خود را برای خروج وضعیت بحرانی فعلی ارائه کرد. وی ضمن خودجوش خواندن اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی در راه حل های پنجگانه خود بر اهمیت مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه در مقابل مردم، تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها ، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی تاکید کرد. وی بی آنکه به شهادت خواهر زاده مظلوم خود در این وقایع اشاره کند تصریح کرد که بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست. او تاکید کرد که با فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. رهبر جنبش سبز در این بیانیه اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی را خودجوش خوانده و از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران به شدت انتقاد کرد.

متن کامل این بیانیه که بعد از تهدیدهای متعدد کودتا گران از اهمیت فراوانی برخوردار است به شرح ذیل می باشد:


بسم الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما


همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.


برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.


مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.


گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟


اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .


بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟


آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که " بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم". بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.


بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .


من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.


بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.


ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید که بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .


ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .


اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن باین گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .


بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :


1- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .


2- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .


3- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .


4- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟


5- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل 27 قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .


به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .

راه حل های پنجگانه میرحسین موسوی برای خروج از بحران




بنده ابایی ندارم یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند

جنبش راه سبز (جرس): میرحسین موسوی در نخستین بیانیه خود پس از فجایع عاشورای 88 ضمن انتقاد شدید از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران راه حل های پنجگانه خود را برای خروج وضعیت بحرانی فعلی ارائه کرد. وی ضمن خودجوش خواندن اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی در راه حل های پنجگانه خود بر اهمیت مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه در مقابل مردم، تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها ، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی تاکید کرد. وی بی آنکه به شهادت خواهر زاده مظلوم خود در این وقایع اشاره کند تصریح کرد که بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست. او تاکید کرد که با فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. رهبر جنبش سبز در این بیانیه اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی را خودجوش خوانده و از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران به شدت انتقاد کرد.

متن کامل این بیانیه که بعد از تهدیدهای متعدد کودتا گران از اهمیت فراوانی برخوردار است به شرح ذیل می باشد:


بسم الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما


همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.


برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.


مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.


گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟


اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .


بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟


آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که " بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم". بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.


بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .


من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.


بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.


ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید که بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .


ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .


اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن باین گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .


بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :


1- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .


2- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .


3- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .


4- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟


5- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل 27 قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .


به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .

ضرب الاجل غرب به ایران درباره برنامه اتمی اش پایان یافت


ضرب الاجل باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، به جمهورى اسلامى ايران براى همكارى با جامعه جهانى بر سر برنامه اتمى اش روز پنجشنبه پايان يافت و انتظار مى رود با رد اين ضرب الاجل از سوى تهران، تلاش ها براى تحريم هاى شديدتر عليه ايران از سر گرفته شود.

آقاى اوباما در تابستان سال جارى اعلام كرده بود كه ايران تا روز ۳۱ دسامبر فرصت دارد تا در باره فعاليت هاى هسته اى خود راستى آزمايى كرده و بسته پيشنهادى كشورهاى عضو گروه پنج به علاوه يك براى تعليق فعاليت هاى هسته اى خود در ازاى دريافت مشوق هاى اقتصادى را بپذيرد.

مقام هاى آمريكا از جمله سخنگوى كاخ سفيد در ماه هاى اخير بارها اعلام كرده اند كه زمان براى ايران به منظور جلوگيرى از اعمال تحريم هاى تازه در حال سپرى شدن است و تهران فقط تا پايان سال جارى ميلادى فرصت دارد تا به درخواست هاى بين المللى پاسخ دهد.

در مقابل، جمهورى اسلامى ايران هر گونه ضرب الاجلى در اين زمينه را رد كرده و گفته است كه به فعاليت هاى هسته اى خود ادامه مى دهد.

نمايندگان تهران و كشورهاى آمريكا، روسيه، چين، فرانسه، بريتانيا و آلمان – اعضاى گروه پنج به علاوه يك – در اول اكتبر سال ۲۰۰۹ نشستى در ژنو براى دستيبابى به توافق در زمينه فعاليت هاى هسته اى ايران برگزار كردند.

در اين نشست، ايران پذيرفت كه به بازرسان آژانس بين المللى انرژى اتمى اجازه دهد تا از تاسيسات غنى سازى جديد آن در نزديكى قم بازديد كنند و كارشناسان طرفين در روز ۱۹ اكتبر در باره تامين سوخت اتمى راكتور تحقيقاتى تهران در وين – مقر آژانس بين المللى انرژى اتمى- با یکدیگر مذاكره كنند.



محمد البرادعى، مدير كل سابق آژانس، در پايان اين مذاكرات پيش نويس طرحى را به طرفين ارائه كرد كه بر اساس آن ايران حدود ۷۵ درصد اورانيوم با غلظت ۳.۵ درصدى خود را براى فرآورى بيشتر به روسيه ارسال كرده و پس از تبديل آن به ميله سوخت اتمى در فرانسه، در پايان سال ۲۰۱۰ به ايران بازگردانده خواهد شد.

مقام هاى ايران اين پيشنهاد را رد كرده و مى گويند كه حاضر به ارسال اورانيوم خود به خارج نبوده و تنها به صورت مرحله اى آماده تبادل اورانيوم در خاك خود هستند. غرب اين شرط ايران را رد و تهديد كرده است كه در شوراى امنيت تحريم هاى شديدترى عليه تهران وضع خواهد كرد.

جمهورى اسلامى ايران در مقابل تهديد كرده است كه طرح ساخت ده مركز غنى سازى اورانيوم را به مرحله اجرا در مى آورد. اعلام اين خبر تنش ها بر سر فعاليت هاى اتمى ايران را افزايش داده است.

هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا، آذرماه گذشته گفته بود: «تلاش هاى تقريبا يك ساله دولت باراك اوباما براى ايجاد تعامل با ايران به نتيجه اى نرسيده است و لذا اعمال تحريم هاى تازه عليه جمهورى اسلامى ضرورى است.»

دولت اوباما گفته است: با پايان يافتن مهلت ۳۱ دسامبر، از اوايل ماه ژانويه براى جلب حمايت متحدان اروپايى خود و نيز كشورهاى روسيه و چين جهت اعمال تحريم‌هاى تازه عليه ايران اقدام خواهد كرد.

گزارش منابع خبرى حاكى است كه قرار است در هفته هاى آينده نمايندگان گروه پنج به علاوه يك با يكديگر مذاكره كرده و در باره جزئيات تحريم هاى احتمالى علیه تهران رايزنى كنند.

در هفته هاى اخير موضوع تحريم صدور بنزين به ايران و تشديد فشارهاى مالى بر افراد و موسسات درگير در فعاليت هاى هسته اى تهران به عنوان گزينه هاى مطرح براى افزايش فشارها بر ايران مطرح بوده است.

كشورهاى غربى ايران را به تلاش براى ساخت جنگ‌ افزارهاى هسته‌ اى متهم مى‌ كنند، در حالى كه تهران مى ‌گويد، برنامه اتمى‌اش صرفاً ماهيت صلح‌ آميز دارد.

ضرب الاجل غرب به ایران درباره برنامه اتمی اش پایان یافت


ضرب الاجل باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، به جمهورى اسلامى ايران براى همكارى با جامعه جهانى بر سر برنامه اتمى اش روز پنجشنبه پايان يافت و انتظار مى رود با رد اين ضرب الاجل از سوى تهران، تلاش ها براى تحريم هاى شديدتر عليه ايران از سر گرفته شود.

آقاى اوباما در تابستان سال جارى اعلام كرده بود كه ايران تا روز ۳۱ دسامبر فرصت دارد تا در باره فعاليت هاى هسته اى خود راستى آزمايى كرده و بسته پيشنهادى كشورهاى عضو گروه پنج به علاوه يك براى تعليق فعاليت هاى هسته اى خود در ازاى دريافت مشوق هاى اقتصادى را بپذيرد.

مقام هاى آمريكا از جمله سخنگوى كاخ سفيد در ماه هاى اخير بارها اعلام كرده اند كه زمان براى ايران به منظور جلوگيرى از اعمال تحريم هاى تازه در حال سپرى شدن است و تهران فقط تا پايان سال جارى ميلادى فرصت دارد تا به درخواست هاى بين المللى پاسخ دهد.

در مقابل، جمهورى اسلامى ايران هر گونه ضرب الاجلى در اين زمينه را رد كرده و گفته است كه به فعاليت هاى هسته اى خود ادامه مى دهد.

نمايندگان تهران و كشورهاى آمريكا، روسيه، چين، فرانسه، بريتانيا و آلمان – اعضاى گروه پنج به علاوه يك – در اول اكتبر سال ۲۰۰۹ نشستى در ژنو براى دستيبابى به توافق در زمينه فعاليت هاى هسته اى ايران برگزار كردند.

در اين نشست، ايران پذيرفت كه به بازرسان آژانس بين المللى انرژى اتمى اجازه دهد تا از تاسيسات غنى سازى جديد آن در نزديكى قم بازديد كنند و كارشناسان طرفين در روز ۱۹ اكتبر در باره تامين سوخت اتمى راكتور تحقيقاتى تهران در وين – مقر آژانس بين المللى انرژى اتمى- با یکدیگر مذاكره كنند.



محمد البرادعى، مدير كل سابق آژانس، در پايان اين مذاكرات پيش نويس طرحى را به طرفين ارائه كرد كه بر اساس آن ايران حدود ۷۵ درصد اورانيوم با غلظت ۳.۵ درصدى خود را براى فرآورى بيشتر به روسيه ارسال كرده و پس از تبديل آن به ميله سوخت اتمى در فرانسه، در پايان سال ۲۰۱۰ به ايران بازگردانده خواهد شد.

مقام هاى ايران اين پيشنهاد را رد كرده و مى گويند كه حاضر به ارسال اورانيوم خود به خارج نبوده و تنها به صورت مرحله اى آماده تبادل اورانيوم در خاك خود هستند. غرب اين شرط ايران را رد و تهديد كرده است كه در شوراى امنيت تحريم هاى شديدترى عليه تهران وضع خواهد كرد.

جمهورى اسلامى ايران در مقابل تهديد كرده است كه طرح ساخت ده مركز غنى سازى اورانيوم را به مرحله اجرا در مى آورد. اعلام اين خبر تنش ها بر سر فعاليت هاى اتمى ايران را افزايش داده است.

هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا، آذرماه گذشته گفته بود: «تلاش هاى تقريبا يك ساله دولت باراك اوباما براى ايجاد تعامل با ايران به نتيجه اى نرسيده است و لذا اعمال تحريم هاى تازه عليه جمهورى اسلامى ضرورى است.»

دولت اوباما گفته است: با پايان يافتن مهلت ۳۱ دسامبر، از اوايل ماه ژانويه براى جلب حمايت متحدان اروپايى خود و نيز كشورهاى روسيه و چين جهت اعمال تحريم‌هاى تازه عليه ايران اقدام خواهد كرد.

گزارش منابع خبرى حاكى است كه قرار است در هفته هاى آينده نمايندگان گروه پنج به علاوه يك با يكديگر مذاكره كرده و در باره جزئيات تحريم هاى احتمالى علیه تهران رايزنى كنند.

در هفته هاى اخير موضوع تحريم صدور بنزين به ايران و تشديد فشارهاى مالى بر افراد و موسسات درگير در فعاليت هاى هسته اى تهران به عنوان گزينه هاى مطرح براى افزايش فشارها بر ايران مطرح بوده است.

كشورهاى غربى ايران را به تلاش براى ساخت جنگ‌ افزارهاى هسته‌ اى متهم مى‌ كنند، در حالى كه تهران مى ‌گويد، برنامه اتمى‌اش صرفاً ماهيت صلح‌ آميز دارد.

ضرب الاجل غرب به ایران درباره برنامه اتمی اش پایان یافت


ضرب الاجل باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، به جمهورى اسلامى ايران براى همكارى با جامعه جهانى بر سر برنامه اتمى اش روز پنجشنبه پايان يافت و انتظار مى رود با رد اين ضرب الاجل از سوى تهران، تلاش ها براى تحريم هاى شديدتر عليه ايران از سر گرفته شود.

آقاى اوباما در تابستان سال جارى اعلام كرده بود كه ايران تا روز ۳۱ دسامبر فرصت دارد تا در باره فعاليت هاى هسته اى خود راستى آزمايى كرده و بسته پيشنهادى كشورهاى عضو گروه پنج به علاوه يك براى تعليق فعاليت هاى هسته اى خود در ازاى دريافت مشوق هاى اقتصادى را بپذيرد.

مقام هاى آمريكا از جمله سخنگوى كاخ سفيد در ماه هاى اخير بارها اعلام كرده اند كه زمان براى ايران به منظور جلوگيرى از اعمال تحريم هاى تازه در حال سپرى شدن است و تهران فقط تا پايان سال جارى ميلادى فرصت دارد تا به درخواست هاى بين المللى پاسخ دهد.

در مقابل، جمهورى اسلامى ايران هر گونه ضرب الاجلى در اين زمينه را رد كرده و گفته است كه به فعاليت هاى هسته اى خود ادامه مى دهد.

نمايندگان تهران و كشورهاى آمريكا، روسيه، چين، فرانسه، بريتانيا و آلمان – اعضاى گروه پنج به علاوه يك – در اول اكتبر سال ۲۰۰۹ نشستى در ژنو براى دستيبابى به توافق در زمينه فعاليت هاى هسته اى ايران برگزار كردند.

در اين نشست، ايران پذيرفت كه به بازرسان آژانس بين المللى انرژى اتمى اجازه دهد تا از تاسيسات غنى سازى جديد آن در نزديكى قم بازديد كنند و كارشناسان طرفين در روز ۱۹ اكتبر در باره تامين سوخت اتمى راكتور تحقيقاتى تهران در وين – مقر آژانس بين المللى انرژى اتمى- با یکدیگر مذاكره كنند.



محمد البرادعى، مدير كل سابق آژانس، در پايان اين مذاكرات پيش نويس طرحى را به طرفين ارائه كرد كه بر اساس آن ايران حدود ۷۵ درصد اورانيوم با غلظت ۳.۵ درصدى خود را براى فرآورى بيشتر به روسيه ارسال كرده و پس از تبديل آن به ميله سوخت اتمى در فرانسه، در پايان سال ۲۰۱۰ به ايران بازگردانده خواهد شد.

مقام هاى ايران اين پيشنهاد را رد كرده و مى گويند كه حاضر به ارسال اورانيوم خود به خارج نبوده و تنها به صورت مرحله اى آماده تبادل اورانيوم در خاك خود هستند. غرب اين شرط ايران را رد و تهديد كرده است كه در شوراى امنيت تحريم هاى شديدترى عليه تهران وضع خواهد كرد.

جمهورى اسلامى ايران در مقابل تهديد كرده است كه طرح ساخت ده مركز غنى سازى اورانيوم را به مرحله اجرا در مى آورد. اعلام اين خبر تنش ها بر سر فعاليت هاى اتمى ايران را افزايش داده است.

هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا، آذرماه گذشته گفته بود: «تلاش هاى تقريبا يك ساله دولت باراك اوباما براى ايجاد تعامل با ايران به نتيجه اى نرسيده است و لذا اعمال تحريم هاى تازه عليه جمهورى اسلامى ضرورى است.»

دولت اوباما گفته است: با پايان يافتن مهلت ۳۱ دسامبر، از اوايل ماه ژانويه براى جلب حمايت متحدان اروپايى خود و نيز كشورهاى روسيه و چين جهت اعمال تحريم‌هاى تازه عليه ايران اقدام خواهد كرد.

گزارش منابع خبرى حاكى است كه قرار است در هفته هاى آينده نمايندگان گروه پنج به علاوه يك با يكديگر مذاكره كرده و در باره جزئيات تحريم هاى احتمالى علیه تهران رايزنى كنند.

در هفته هاى اخير موضوع تحريم صدور بنزين به ايران و تشديد فشارهاى مالى بر افراد و موسسات درگير در فعاليت هاى هسته اى تهران به عنوان گزينه هاى مطرح براى افزايش فشارها بر ايران مطرح بوده است.

كشورهاى غربى ايران را به تلاش براى ساخت جنگ‌ افزارهاى هسته‌ اى متهم مى‌ كنند، در حالى كه تهران مى ‌گويد، برنامه اتمى‌اش صرفاً ماهيت صلح‌ آميز دارد.

کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازی کنند

کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازی کنند

کودتاچيان در بوق و کرنا کرده اند جمعيت ميليوني در تهران بخاطر حرمت شکني عده کمي از خس و خاشاک، يا به قول کيهان کودتاچي 100 نفري و يا به قول فارس 500 تا آدم، تازه سيگار هم مي کشيدند و اخيرأ که اخلاقه نداشته را کنار گذاشته و هرچيري بر زبان مي آورند.
کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازي کنند.. آري اين جمعيت کوچکي از جنبش سبز است که نه در تهران با جمعيت ميليوني بلکه در يکي از شهر هاي استان اصفهان (نجف آباد) است. که براي مبارزه با استبداد و ديکتاتوري به صورت يکپارچه و يک دل شعار مرگ بر ديکتاتور ، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر سر مي دهند. اين مردم براي گرفتن يک سانديس به خيابان نيامده اند، اين مردم را با اتوبوس، از شهر هاي ديگر در يک مکان جمع نکرده اند.
اين جمعيت براي بدست آوردن آزادي مبارزه مي کنند، براي گرفتن حق از باطل.. حقی که 30 سال به اسارت مستکبرین درآمده است.
ما اهله کوفه نيستيم ، پشت يزيد بايستيم

کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازی کنند

کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازی کنند

کودتاچيان در بوق و کرنا کرده اند جمعيت ميليوني در تهران بخاطر حرمت شکني عده کمي از خس و خاشاک، يا به قول کيهان کودتاچي 100 نفري و يا به قول فارس 500 تا آدم، تازه سيگار هم مي کشيدند و اخيرأ که اخلاقه نداشته را کنار گذاشته و هرچيري بر زبان مي آورند.
کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازي کنند.. آري اين جمعيت کوچکي از جنبش سبز است که نه در تهران با جمعيت ميليوني بلکه در يکي از شهر هاي استان اصفهان (نجف آباد) است. که براي مبارزه با استبداد و ديکتاتوري به صورت يکپارچه و يک دل شعار مرگ بر ديکتاتور ، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر سر مي دهند. اين مردم براي گرفتن يک سانديس به خيابان نيامده اند، اين مردم را با اتوبوس، از شهر هاي ديگر در يک مکان جمع نکرده اند.
اين جمعيت براي بدست آوردن آزادي مبارزه مي کنند، براي گرفتن حق از باطل.. حقی که 30 سال به اسارت مستکبرین درآمده است.
ما اهله کوفه نيستيم ، پشت يزيد بايستيم

کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازی کنند

کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازی کنند

کودتاچيان در بوق و کرنا کرده اند جمعيت ميليوني در تهران بخاطر حرمت شکني عده کمي از خس و خاشاک، يا به قول کيهان کودتاچي 100 نفري و يا به قول فارس 500 تا آدم، تازه سيگار هم مي کشيدند و اخيرأ که اخلاقه نداشته را کنار گذاشته و هرچيري بر زبان مي آورند.
کودتاچيان ببينند و کمتر خيال پردازي کنند.. آري اين جمعيت کوچکي از جنبش سبز است که نه در تهران با جمعيت ميليوني بلکه در يکي از شهر هاي استان اصفهان (نجف آباد) است. که براي مبارزه با استبداد و ديکتاتوري به صورت يکپارچه و يک دل شعار مرگ بر ديکتاتور ، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر سر مي دهند. اين مردم براي گرفتن يک سانديس به خيابان نيامده اند، اين مردم را با اتوبوس، از شهر هاي ديگر در يک مکان جمع نکرده اند.
اين جمعيت براي بدست آوردن آزادي مبارزه مي کنند، براي گرفتن حق از باطل.. حقی که 30 سال به اسارت مستکبرین درآمده است.
ما اهله کوفه نيستيم ، پشت يزيد بايستيم

سال 2010، سال جنبش بیشماران مبارک باد!


سال 2009 میلادی با همه بدیها و خوبیهایش به پایان رسید. آغاز سال 2010 را به همه‌ی همراهان و آزادیخواهان و تلاشگران عرصه دموکراسی و عدالت اجتماعی تبریک می گوییم و برای آنان موفقیت آرزو می کنیم.

سال 2010 را در حالی آغاز می کنیم که جنبش اجتماعی مردم ایران پرقدرت و سربلند در میانه میدان بر خواسته های خود پای می فشارد و استبداد مذهبی حاکم را درمانده کرده است. حال دیگر می توان با قاطعیت سال 2009 را سال درخشش جنبش بیشماران نامید.

در این روزهای سرد زمستانی، دختران و پسران آزادیخواه و حق طلب آنچنان زمین را زیر پای مستبدان حاکم داغ کرده اند که آنها همچون دانه های اسپند به بالا و پایین می پرند و نمی دانند ره به کجا ببرند. شتاب باور نکردنی جنبش در تقابل با گماشتگان ولی فقیه و ناکار کردن دستگاه های توطیه و موج سازی آن، همراه با ابتکار عمل جوانان حاضر در میدان کار را به جایی رسانده است که این روزها چشمهای بسیاری در دورترین نقاط جهان به آنان دوخته شده و جویای احوال شان هستند.

بی چون و چرا سال 2010 سالی خواهد بود که جنبش مردم ایران در تارک خبرهای جهانی خواهد درخشید و همچنان جامعه جهانی را در برابر اراده خود به تحسین وا خواهد داشت. اگر تا همین چند وقت گذشته بسیاری چشم بر واقعیت داخل ایران می بستند و به دلایلی مشخص اوضاع را آنگونه جلوه می دادند که منافع آنها را تامین کند اما شکستن سد تبلیغات دروغ و سانسور توسط جوانان ایرانی و ارسال اخبار جنبش خود به اقصا نقاط جهان با استفاده درست از تکنولوژی روز، نظر اکثریت مردم را به نفع آنان تغییر داده و گاه بسیاری را مبهوت خود کرده است. این همه میسر نبود مگر با ابتکار و خلاقیت حداکثری جوانان و دانش اندوخته های آزادیخواهی که به همگان ثابت کردند در زیر پوست دروغ و دغل رژیم ولایت فقیه و حامیان تزویرگر آن، اوضاع به شکل دیگری در جریان است.

حال این مردم حاضر در میدان هستند و جامعه جهانی و افکار عمومی آن که باید با خود تعیین تکلیف کنند: یا از این مردم آزادیخواه و صلح طلب، مردمانی ضد ولایت فقیه و بمب اتمی آن، مردمی خواهان آرامش در منطقه و همزیستی با همسایگان خود و ارتباطی انسانی با دنیای امروز پشتیبانی کنند یا باز همچون گذشته منافع اقتصادی و سیاسی خود را بر حقوق انسانی مردم ترجیح داده و چشم بر واقعیتهای روی داده ببندند. بی شک جنبش مردم ایران در سال 2010 بسیاری را وادار به موضعگیری مشخص و صریح خواهد کرد و در این میان مشت بسیاری از دغلکاران را باز خواهد کرد.

بیش از همه چشمگیر این است که این جنبش را سر باز ایستادن نیست و مردم ایران می روند تا در سالهای آغازین هزاره جدید، درس بزرگی به مردم جهان در آزادیخواهی و حق طلبی و ظلم ستیزی بدهند.

آینده از آن جوانان، زنان و مردانی است که قدرت سرکوب را به هیچ می گیرند و با هشیاری و شجاعت برای رسیدن به آزادی همه موانع را با قدرت پشت سرمی گذارند.

در سال 2010 برای مردم جهان صلح و دوستی و برای جنبش بیشماران پیروزی آرزو داریم.

سال 2010، سال جنبش بیشماران مبارک باد!


سال 2009 میلادی با همه بدیها و خوبیهایش به پایان رسید. آغاز سال 2010 را به همه‌ی همراهان و آزادیخواهان و تلاشگران عرصه دموکراسی و عدالت اجتماعی تبریک می گوییم و برای آنان موفقیت آرزو می کنیم.

سال 2010 را در حالی آغاز می کنیم که جنبش اجتماعی مردم ایران پرقدرت و سربلند در میانه میدان بر خواسته های خود پای می فشارد و استبداد مذهبی حاکم را درمانده کرده است. حال دیگر می توان با قاطعیت سال 2009 را سال درخشش جنبش بیشماران نامید.

در این روزهای سرد زمستانی، دختران و پسران آزادیخواه و حق طلب آنچنان زمین را زیر پای مستبدان حاکم داغ کرده اند که آنها همچون دانه های اسپند به بالا و پایین می پرند و نمی دانند ره به کجا ببرند. شتاب باور نکردنی جنبش در تقابل با گماشتگان ولی فقیه و ناکار کردن دستگاه های توطیه و موج سازی آن، همراه با ابتکار عمل جوانان حاضر در میدان کار را به جایی رسانده است که این روزها چشمهای بسیاری در دورترین نقاط جهان به آنان دوخته شده و جویای احوال شان هستند.

بی چون و چرا سال 2010 سالی خواهد بود که جنبش مردم ایران در تارک خبرهای جهانی خواهد درخشید و همچنان جامعه جهانی را در برابر اراده خود به تحسین وا خواهد داشت. اگر تا همین چند وقت گذشته بسیاری چشم بر واقعیت داخل ایران می بستند و به دلایلی مشخص اوضاع را آنگونه جلوه می دادند که منافع آنها را تامین کند اما شکستن سد تبلیغات دروغ و سانسور توسط جوانان ایرانی و ارسال اخبار جنبش خود به اقصا نقاط جهان با استفاده درست از تکنولوژی روز، نظر اکثریت مردم را به نفع آنان تغییر داده و گاه بسیاری را مبهوت خود کرده است. این همه میسر نبود مگر با ابتکار و خلاقیت حداکثری جوانان و دانش اندوخته های آزادیخواهی که به همگان ثابت کردند در زیر پوست دروغ و دغل رژیم ولایت فقیه و حامیان تزویرگر آن، اوضاع به شکل دیگری در جریان است.

حال این مردم حاضر در میدان هستند و جامعه جهانی و افکار عمومی آن که باید با خود تعیین تکلیف کنند: یا از این مردم آزادیخواه و صلح طلب، مردمانی ضد ولایت فقیه و بمب اتمی آن، مردمی خواهان آرامش در منطقه و همزیستی با همسایگان خود و ارتباطی انسانی با دنیای امروز پشتیبانی کنند یا باز همچون گذشته منافع اقتصادی و سیاسی خود را بر حقوق انسانی مردم ترجیح داده و چشم بر واقعیتهای روی داده ببندند. بی شک جنبش مردم ایران در سال 2010 بسیاری را وادار به موضعگیری مشخص و صریح خواهد کرد و در این میان مشت بسیاری از دغلکاران را باز خواهد کرد.

بیش از همه چشمگیر این است که این جنبش را سر باز ایستادن نیست و مردم ایران می روند تا در سالهای آغازین هزاره جدید، درس بزرگی به مردم جهان در آزادیخواهی و حق طلبی و ظلم ستیزی بدهند.

آینده از آن جوانان، زنان و مردانی است که قدرت سرکوب را به هیچ می گیرند و با هشیاری و شجاعت برای رسیدن به آزادی همه موانع را با قدرت پشت سرمی گذارند.

در سال 2010 برای مردم جهان صلح و دوستی و برای جنبش بیشماران پیروزی آرزو داریم.

سال 2010، سال جنبش بیشماران مبارک باد!


سال 2009 میلادی با همه بدیها و خوبیهایش به پایان رسید. آغاز سال 2010 را به همه‌ی همراهان و آزادیخواهان و تلاشگران عرصه دموکراسی و عدالت اجتماعی تبریک می گوییم و برای آنان موفقیت آرزو می کنیم.

سال 2010 را در حالی آغاز می کنیم که جنبش اجتماعی مردم ایران پرقدرت و سربلند در میانه میدان بر خواسته های خود پای می فشارد و استبداد مذهبی حاکم را درمانده کرده است. حال دیگر می توان با قاطعیت سال 2009 را سال درخشش جنبش بیشماران نامید.

در این روزهای سرد زمستانی، دختران و پسران آزادیخواه و حق طلب آنچنان زمین را زیر پای مستبدان حاکم داغ کرده اند که آنها همچون دانه های اسپند به بالا و پایین می پرند و نمی دانند ره به کجا ببرند. شتاب باور نکردنی جنبش در تقابل با گماشتگان ولی فقیه و ناکار کردن دستگاه های توطیه و موج سازی آن، همراه با ابتکار عمل جوانان حاضر در میدان کار را به جایی رسانده است که این روزها چشمهای بسیاری در دورترین نقاط جهان به آنان دوخته شده و جویای احوال شان هستند.

بی چون و چرا سال 2010 سالی خواهد بود که جنبش مردم ایران در تارک خبرهای جهانی خواهد درخشید و همچنان جامعه جهانی را در برابر اراده خود به تحسین وا خواهد داشت. اگر تا همین چند وقت گذشته بسیاری چشم بر واقعیت داخل ایران می بستند و به دلایلی مشخص اوضاع را آنگونه جلوه می دادند که منافع آنها را تامین کند اما شکستن سد تبلیغات دروغ و سانسور توسط جوانان ایرانی و ارسال اخبار جنبش خود به اقصا نقاط جهان با استفاده درست از تکنولوژی روز، نظر اکثریت مردم را به نفع آنان تغییر داده و گاه بسیاری را مبهوت خود کرده است. این همه میسر نبود مگر با ابتکار و خلاقیت حداکثری جوانان و دانش اندوخته های آزادیخواهی که به همگان ثابت کردند در زیر پوست دروغ و دغل رژیم ولایت فقیه و حامیان تزویرگر آن، اوضاع به شکل دیگری در جریان است.

حال این مردم حاضر در میدان هستند و جامعه جهانی و افکار عمومی آن که باید با خود تعیین تکلیف کنند: یا از این مردم آزادیخواه و صلح طلب، مردمانی ضد ولایت فقیه و بمب اتمی آن، مردمی خواهان آرامش در منطقه و همزیستی با همسایگان خود و ارتباطی انسانی با دنیای امروز پشتیبانی کنند یا باز همچون گذشته منافع اقتصادی و سیاسی خود را بر حقوق انسانی مردم ترجیح داده و چشم بر واقعیتهای روی داده ببندند. بی شک جنبش مردم ایران در سال 2010 بسیاری را وادار به موضعگیری مشخص و صریح خواهد کرد و در این میان مشت بسیاری از دغلکاران را باز خواهد کرد.

بیش از همه چشمگیر این است که این جنبش را سر باز ایستادن نیست و مردم ایران می روند تا در سالهای آغازین هزاره جدید، درس بزرگی به مردم جهان در آزادیخواهی و حق طلبی و ظلم ستیزی بدهند.

آینده از آن جوانان، زنان و مردانی است که قدرت سرکوب را به هیچ می گیرند و با هشیاری و شجاعت برای رسیدن به آزادی همه موانع را با قدرت پشت سرمی گذارند.

در سال 2010 برای مردم جهان صلح و دوستی و برای جنبش بیشماران پیروزی آرزو داریم.

فیلم؛ اعتراضات شبانه در تهران: مرگ بر دیکتاتور

اعتراضات شبانه مردم در تهران پنج شنبه شب با شعار ايراني باغيرت حمايت حمايت ، خامنه اي قاتله ولايتش باطله ، مرگ بر ديكتاتور

فیلم؛ اعتراضات شبانه در تهران: مرگ بر دیکتاتور

اعتراضات شبانه مردم در تهران پنج شنبه شب با شعار ايراني باغيرت حمايت حمايت ، خامنه اي قاتله ولايتش باطله ، مرگ بر ديكتاتور

فیلم؛ اعتراضات شبانه در تهران: مرگ بر دیکتاتور

اعتراضات شبانه مردم در تهران پنج شنبه شب با شعار ايراني باغيرت حمايت حمايت ، خامنه اي قاتله ولايتش باطله ، مرگ بر ديكتاتور

«درگیری های تازه در تهران و شلیگ گاز اشک آور به تجمع معترضان»


عکس مربوط به حوادث روز عاشورای تهران است

۱۳۸۸/۱۰/۱۰

در حالی که وزارت اطلاعات ايران به معترضان هشدار داده است که از اين پس بدون «هيچ گونه مماشاتی» با آن ها برخورد خواهد کرد، گزارش های تازه حاکی است که پلیس در روز پنج شنبه به تجمع های معترضان در نقاط مختلف تهران حمله کرده و يک وب سايت خبری نزديک به معترضان نیز از گسيل نيروهای نظامی به تهران خبر داده است.

وب سايت های خبری نزدیک به معترضان روز پنج شنبه گفته اند که پليس به سوی تجمع معترضان در خيابان های مرکزی تهران گاز اشک آور شليک کرده است.

سايت جنبش راه سبز (جرس) گزارش داده است که به رغم حضور چشم گير نيروهای نظامی در ميادين مرکزی شهر تهران، درگيری هایی در ميادين ولی عصر ، هفت تير و بهشت زهرا روی داده است.

جرس نوشته است: نيروهای گارد ويژه در ميدان ولی عصر مستقر شده اند و به شدت با معترضان که در گروه های کوچک هستند برخورد می کنند.

این سایت به نقل از شاهدان عينی از بازداشت ده ها تن در حوادث روز پنج شنبه خبر داده است.

طبق اين گزارش، نيروهای گارد ويژه و نظامی روز پنج شنبه با آرايشی متفاوت در تهران ظاهر شده اند و «در دست بسياری از اين نيروها سلاح های جنگی ديده می شوند و خودروهای زرهی ويژه سرکوب شهروندان نيز صبح امروز از کرج به تهران منتقل شده بود.»

جرس می افزاید: «اين خودروها تنها در شنبه خونين تهران در ۳۰ خرداد، فردای سخنرانی آيت الله خامنه ای در تهران ديده شده است و در ماه های اخير در سطح شهر خبری از آن ها نبود.»

در همین زمینه، يک شاهد عينی به « راديو فردا» گفته است :« بلوار کشاورز و کريمخان تا ميدان هفت تير توسط ماموران نيروی انتظامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسته است»

این شاهد عینی با اشاره به اين که هلی کوپترها بر فراز اين منطقه از ساعت چهار بعدازظهر روز پنج شنبه پرواز می کردند، افزوده است: « ميدان هفت تير، به ويژه ضلع جنوبی آن پر از نيروهای سپاه پاسداران، موتور و وانت های سياه رنگ نيروی انتظامی است.»

هشدار وزارت اطلاعات و معاون قوه قضاييه

هم زمان با این تحولات و در ادامه هشدار های مقامات انتظامی و امنيتی ايران به معترضان برای حضور نيافتن در تظاهرات خيابانی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بيانيه ای هشدار داده است که در «فرصت محدود باقي مانده » معترضان راه خود را از آن چه که «فتنه گران» خوانده، جدا کنند، «در غير اين صورت بدون هيچ گونه مماشاتی، برخورد قانونی با آنان صورت خواهد گرفت.»

وزارت اطلاعات می گويد: تا کنون بر اساس «سياست کلان نظام اسلامی» با «مدارا» با معترضان برخورد شده است، ولی برخی از «اين مدعيان، با لجاجت و غرض ورزی، درحال ضربه زدن به ميراث گرانب های بنيان گذار جمهوری اسلامی ايران» هستند و اقدامات آن ها موجبات «وهن کشور» شده است.

وزارت اطلاعات در حالی به معترضان هشدار داده است که از «فرصت محدود باقی مانده» استفاده کنند که طی شش ماه گذشته تعداد زيادی از معترضان، فعالان سياسی و مدنی توسط نهادهای امنيتی، نظامی و انتظامی بازداشت شده اند.

به دنبال حوادث روز عاشورای تهران در يک شنبه ششم دی ماه که در جریان آن دست کم هفت معترض کشته شدند، نيروهای امنيتی ايران اقدام به بازداشت گسترده روزنامه نگاران و فعالان سياسی، کرده اند.

در ميان بازداشت شدگان نام تعدای از افراد نزديک به مير حسين موسوی و محمد خاتمی و فعالان سياسی نزديک به طيف ملی – مذهبی و روزنامه نگاران مستقل به چشم می خورد.

هم زمان با بيانيه وزارت اطلاعات، علی رييسی؛ معاون اول قوه قضاييه، به رهبران معترضان، که از آن ها به عنوان «خواص» نام برده، هشدار داده است، چنان چه از اتفاقات روز عاشورای تهران اعلام برائت نکنند، «مجازات خواهند شد.»

آقای رييسی، روز پنج شنبه گفته است: «اگر برخی خواص در باره حرمت شکنی های روز عاشورا اعلام مواضع و برائت نکنند در همه جرايم شريک هستند و بر اين اساس حتما مجازات خواهند شد.»

علی لاريجانی؛ رييس مجلس ايران نيز از « گروه های سياسی» خواسته است تا «با مشخص کردن مرز خود با ضد انقلاب فضای استفاده از خدمات نظام و دولت را فراهم آورند.»

وی افزوده است: «گاهی جدال های سياسی، روحيه انقلابی را در کشور سايش می دهد. نمی گويم در کشوری که دموکراسی هست، بگو مگوی سياسی نباشد اما چون ما مردم سالاری دينی داريم ادب سياسی ما بايد متفاوت باشد. توجه داشته باشيم اگر روزی مجادلات سياسی به هويت ملی ما لطمه می زند از آن پرهيز کنيم.»

«درگیری های تازه در تهران و شلیگ گاز اشک آور به تجمع معترضان»


عکس مربوط به حوادث روز عاشورای تهران است

۱۳۸۸/۱۰/۱۰

در حالی که وزارت اطلاعات ايران به معترضان هشدار داده است که از اين پس بدون «هيچ گونه مماشاتی» با آن ها برخورد خواهد کرد، گزارش های تازه حاکی است که پلیس در روز پنج شنبه به تجمع های معترضان در نقاط مختلف تهران حمله کرده و يک وب سايت خبری نزديک به معترضان نیز از گسيل نيروهای نظامی به تهران خبر داده است.

وب سايت های خبری نزدیک به معترضان روز پنج شنبه گفته اند که پليس به سوی تجمع معترضان در خيابان های مرکزی تهران گاز اشک آور شليک کرده است.

سايت جنبش راه سبز (جرس) گزارش داده است که به رغم حضور چشم گير نيروهای نظامی در ميادين مرکزی شهر تهران، درگيری هایی در ميادين ولی عصر ، هفت تير و بهشت زهرا روی داده است.

جرس نوشته است: نيروهای گارد ويژه در ميدان ولی عصر مستقر شده اند و به شدت با معترضان که در گروه های کوچک هستند برخورد می کنند.

این سایت به نقل از شاهدان عينی از بازداشت ده ها تن در حوادث روز پنج شنبه خبر داده است.

طبق اين گزارش، نيروهای گارد ويژه و نظامی روز پنج شنبه با آرايشی متفاوت در تهران ظاهر شده اند و «در دست بسياری از اين نيروها سلاح های جنگی ديده می شوند و خودروهای زرهی ويژه سرکوب شهروندان نيز صبح امروز از کرج به تهران منتقل شده بود.»

جرس می افزاید: «اين خودروها تنها در شنبه خونين تهران در ۳۰ خرداد، فردای سخنرانی آيت الله خامنه ای در تهران ديده شده است و در ماه های اخير در سطح شهر خبری از آن ها نبود.»

در همین زمینه، يک شاهد عينی به « راديو فردا» گفته است :« بلوار کشاورز و کريمخان تا ميدان هفت تير توسط ماموران نيروی انتظامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسته است»

این شاهد عینی با اشاره به اين که هلی کوپترها بر فراز اين منطقه از ساعت چهار بعدازظهر روز پنج شنبه پرواز می کردند، افزوده است: « ميدان هفت تير، به ويژه ضلع جنوبی آن پر از نيروهای سپاه پاسداران، موتور و وانت های سياه رنگ نيروی انتظامی است.»

هشدار وزارت اطلاعات و معاون قوه قضاييه

هم زمان با این تحولات و در ادامه هشدار های مقامات انتظامی و امنيتی ايران به معترضان برای حضور نيافتن در تظاهرات خيابانی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بيانيه ای هشدار داده است که در «فرصت محدود باقي مانده » معترضان راه خود را از آن چه که «فتنه گران» خوانده، جدا کنند، «در غير اين صورت بدون هيچ گونه مماشاتی، برخورد قانونی با آنان صورت خواهد گرفت.»

وزارت اطلاعات می گويد: تا کنون بر اساس «سياست کلان نظام اسلامی» با «مدارا» با معترضان برخورد شده است، ولی برخی از «اين مدعيان، با لجاجت و غرض ورزی، درحال ضربه زدن به ميراث گرانب های بنيان گذار جمهوری اسلامی ايران» هستند و اقدامات آن ها موجبات «وهن کشور» شده است.

وزارت اطلاعات در حالی به معترضان هشدار داده است که از «فرصت محدود باقی مانده» استفاده کنند که طی شش ماه گذشته تعداد زيادی از معترضان، فعالان سياسی و مدنی توسط نهادهای امنيتی، نظامی و انتظامی بازداشت شده اند.

به دنبال حوادث روز عاشورای تهران در يک شنبه ششم دی ماه که در جریان آن دست کم هفت معترض کشته شدند، نيروهای امنيتی ايران اقدام به بازداشت گسترده روزنامه نگاران و فعالان سياسی، کرده اند.

در ميان بازداشت شدگان نام تعدای از افراد نزديک به مير حسين موسوی و محمد خاتمی و فعالان سياسی نزديک به طيف ملی – مذهبی و روزنامه نگاران مستقل به چشم می خورد.

هم زمان با بيانيه وزارت اطلاعات، علی رييسی؛ معاون اول قوه قضاييه، به رهبران معترضان، که از آن ها به عنوان «خواص» نام برده، هشدار داده است، چنان چه از اتفاقات روز عاشورای تهران اعلام برائت نکنند، «مجازات خواهند شد.»

آقای رييسی، روز پنج شنبه گفته است: «اگر برخی خواص در باره حرمت شکنی های روز عاشورا اعلام مواضع و برائت نکنند در همه جرايم شريک هستند و بر اين اساس حتما مجازات خواهند شد.»

علی لاريجانی؛ رييس مجلس ايران نيز از « گروه های سياسی» خواسته است تا «با مشخص کردن مرز خود با ضد انقلاب فضای استفاده از خدمات نظام و دولت را فراهم آورند.»

وی افزوده است: «گاهی جدال های سياسی، روحيه انقلابی را در کشور سايش می دهد. نمی گويم در کشوری که دموکراسی هست، بگو مگوی سياسی نباشد اما چون ما مردم سالاری دينی داريم ادب سياسی ما بايد متفاوت باشد. توجه داشته باشيم اگر روزی مجادلات سياسی به هويت ملی ما لطمه می زند از آن پرهيز کنيم.»

«درگیری های تازه در تهران و شلیگ گاز اشک آور به تجمع معترضان»


عکس مربوط به حوادث روز عاشورای تهران است

۱۳۸۸/۱۰/۱۰

در حالی که وزارت اطلاعات ايران به معترضان هشدار داده است که از اين پس بدون «هيچ گونه مماشاتی» با آن ها برخورد خواهد کرد، گزارش های تازه حاکی است که پلیس در روز پنج شنبه به تجمع های معترضان در نقاط مختلف تهران حمله کرده و يک وب سايت خبری نزديک به معترضان نیز از گسيل نيروهای نظامی به تهران خبر داده است.

وب سايت های خبری نزدیک به معترضان روز پنج شنبه گفته اند که پليس به سوی تجمع معترضان در خيابان های مرکزی تهران گاز اشک آور شليک کرده است.

سايت جنبش راه سبز (جرس) گزارش داده است که به رغم حضور چشم گير نيروهای نظامی در ميادين مرکزی شهر تهران، درگيری هایی در ميادين ولی عصر ، هفت تير و بهشت زهرا روی داده است.

جرس نوشته است: نيروهای گارد ويژه در ميدان ولی عصر مستقر شده اند و به شدت با معترضان که در گروه های کوچک هستند برخورد می کنند.

این سایت به نقل از شاهدان عينی از بازداشت ده ها تن در حوادث روز پنج شنبه خبر داده است.

طبق اين گزارش، نيروهای گارد ويژه و نظامی روز پنج شنبه با آرايشی متفاوت در تهران ظاهر شده اند و «در دست بسياری از اين نيروها سلاح های جنگی ديده می شوند و خودروهای زرهی ويژه سرکوب شهروندان نيز صبح امروز از کرج به تهران منتقل شده بود.»

جرس می افزاید: «اين خودروها تنها در شنبه خونين تهران در ۳۰ خرداد، فردای سخنرانی آيت الله خامنه ای در تهران ديده شده است و در ماه های اخير در سطح شهر خبری از آن ها نبود.»

در همین زمینه، يک شاهد عينی به « راديو فردا» گفته است :« بلوار کشاورز و کريمخان تا ميدان هفت تير توسط ماموران نيروی انتظامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسته است»

این شاهد عینی با اشاره به اين که هلی کوپترها بر فراز اين منطقه از ساعت چهار بعدازظهر روز پنج شنبه پرواز می کردند، افزوده است: « ميدان هفت تير، به ويژه ضلع جنوبی آن پر از نيروهای سپاه پاسداران، موتور و وانت های سياه رنگ نيروی انتظامی است.»

هشدار وزارت اطلاعات و معاون قوه قضاييه

هم زمان با این تحولات و در ادامه هشدار های مقامات انتظامی و امنيتی ايران به معترضان برای حضور نيافتن در تظاهرات خيابانی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بيانيه ای هشدار داده است که در «فرصت محدود باقي مانده » معترضان راه خود را از آن چه که «فتنه گران» خوانده، جدا کنند، «در غير اين صورت بدون هيچ گونه مماشاتی، برخورد قانونی با آنان صورت خواهد گرفت.»

وزارت اطلاعات می گويد: تا کنون بر اساس «سياست کلان نظام اسلامی» با «مدارا» با معترضان برخورد شده است، ولی برخی از «اين مدعيان، با لجاجت و غرض ورزی، درحال ضربه زدن به ميراث گرانب های بنيان گذار جمهوری اسلامی ايران» هستند و اقدامات آن ها موجبات «وهن کشور» شده است.

وزارت اطلاعات در حالی به معترضان هشدار داده است که از «فرصت محدود باقی مانده» استفاده کنند که طی شش ماه گذشته تعداد زيادی از معترضان، فعالان سياسی و مدنی توسط نهادهای امنيتی، نظامی و انتظامی بازداشت شده اند.

به دنبال حوادث روز عاشورای تهران در يک شنبه ششم دی ماه که در جریان آن دست کم هفت معترض کشته شدند، نيروهای امنيتی ايران اقدام به بازداشت گسترده روزنامه نگاران و فعالان سياسی، کرده اند.

در ميان بازداشت شدگان نام تعدای از افراد نزديک به مير حسين موسوی و محمد خاتمی و فعالان سياسی نزديک به طيف ملی – مذهبی و روزنامه نگاران مستقل به چشم می خورد.

هم زمان با بيانيه وزارت اطلاعات، علی رييسی؛ معاون اول قوه قضاييه، به رهبران معترضان، که از آن ها به عنوان «خواص» نام برده، هشدار داده است، چنان چه از اتفاقات روز عاشورای تهران اعلام برائت نکنند، «مجازات خواهند شد.»

آقای رييسی، روز پنج شنبه گفته است: «اگر برخی خواص در باره حرمت شکنی های روز عاشورا اعلام مواضع و برائت نکنند در همه جرايم شريک هستند و بر اين اساس حتما مجازات خواهند شد.»

علی لاريجانی؛ رييس مجلس ايران نيز از « گروه های سياسی» خواسته است تا «با مشخص کردن مرز خود با ضد انقلاب فضای استفاده از خدمات نظام و دولت را فراهم آورند.»

وی افزوده است: «گاهی جدال های سياسی، روحيه انقلابی را در کشور سايش می دهد. نمی گويم در کشوری که دموکراسی هست، بگو مگوی سياسی نباشد اما چون ما مردم سالاری دينی داريم ادب سياسی ما بايد متفاوت باشد. توجه داشته باشيم اگر روزی مجادلات سياسی به هويت ملی ما لطمه می زند از آن پرهيز کنيم.»

فیلم؛ حمله لباس شخصی ها به مسجد قبا در شیراز

فیلم؛ حمله لباس شخصی ها به مسجد قبا در شیراز

فیلم؛ حمله لباس شخصی ها به مسجد قبا در شیراز

فیلم؛ حمله چاقوکشان خامنه ای به دانشجویان بی دفاع

فیلم؛ حمله چاقوکشان خامنه ای به دانشجویان بی دفاع

فیلم؛ حمله چاقوکشان خامنه ای به دانشجویان بی دفاع

Tehran, Nightly Hooting 31 Dec ميدان كاج سعادت آباد تهران 10دي

Tehran, Nightly Hooting 31 Dec ميدان كاج سعادت آباد تهران 10دي

Tehran, Nightly Hooting 31 Dec ميدان كاج سعادت آباد تهران 10دي

عجب سالی برای ایران بود!


بهمن ماه گذشته رهبری کشور با کبکه و دبدبه سی سالگی جمهوری اسلامی را جشن گرفت. جمهوری اسلامی با پرتاب ماهواره به فضا و تأسیسات اتمی زیرزمینی، خود را به مثابه یک ابرقدرت بلامنازع در خاورمیانه به نمایش گذاشته بود. ده ماه بعد، جمهوری اسلامی تلوتلوخوران به سوی پایان خود می‌رود. کسی نمی‌تواند با قطعیت بگوید خامنه‌ای و رییس جمهوری مورد حمایت وی، احمدی‌نژاد، چند ماه بعد، نخستین سالگرد انتخابات 22 خرداد را در زندان بسر نخواهند برد.
*****

برگردان از الاهه بقراط

عجب سالی برای ایران بود!

از روز 6 تا 9 (27 تا 30 دسامبر) دی ماه روزنامه‌های آلمانی‌زبان مرتب درباره رویدادهای ایران خبر و گزارش و مقاله داشتند. در زیر خلاصه‌ای از برخی آنها را می‌خوانید. این در حالی بود که سایت کانال یک تلویزیون آلمان به بهانه اعترافاتی که یکی از بسیجی‌های فراری در یکی از فرستنده‌های تلویزیونی انگلیس در برابر دوربین به عمل آورد، روز 28 دسامبر زیر عنوان «کارهای کثیف برعهده بسیجی‌هاست» گزارشی منتشر کرد از ساختار این نهاد امنیتی و شبه‌نظامی و وظیفه سرکوب و کشتار مخالفان توسط آن، که افرادش لباس شخصی به تن دارند و عمدتا به چماق و چاقو مجهز هستند و با موتورسیکلت رفت و آمد می‌کنند. در این گزارش از جمله آمده است: «بسیجی‌ها خشن‌ترین سلاح احمدی‌نژاد رییس جمهوری ایران در سرکوب تظاهرکنندگان و مخالفان رژیم هستند». لینک همه گزارش‌ها در زیر این مطلب آورده شده است. تیتر مطلب، به مناسبت پایان سال میلادی، توسط مترجم انتخاب شده است.

انتفاضه ایرانی
از روزنامه زوددویچه تسایتونگ شروع می‌کنیم که مانند اغلب روزنامه‌های دیگر یک فیلم کوتاه خبری نیز در مقاله خود گنجانده است. (این فیلم بعدا جای خود را به فیلم دیگری داد). مقاله با توضیح آنچه به زبان فارسی در فیلم می‌گذرد آغاز می‌شود:
لحظه‌ای از روز 27 دسامبر، محلی در تهران. تظاهرکنندگان به خشم‌آمده را می‌توان دید. آنها چند مأمور انتظامی را در برابر یک در سبزرنگ تنگ در میان گرفته‌اند. مأموران کلاه خود سیاه‌شان را از سر برداشته‌ اند. راه گریزی نیست. جمعیت داد می‌زند: «چرا با مردم خودت اینطور می‌کنی؟» زن جوانی با تحکم فریاد می‌زند: «تنها چیزی که بلدید اینه که آدم بکشید، نه؟» یکی از مأموران کلاه‌اش را گم کرده و وحشت از صورت خونالودش می‌بارد. می‌گوید: «ما آدمکش نیستیم، باور کنید! ما آدمکش نیستیم!» زن از این حرف متأثر نمی‌شود بلکه توی صورت مأمور داد می‌زند: «فقط روی موتور قوی هستی، کثافت؟» ناگهان شلوغ می‌شود، دوربین می‌لرزد و فیلم قطع می‌شود.
این فیلم که در یوتیوب منتشر شده، تنها مستند تکان‌دهنده از تظاهرات اخیر نیست. مخالفان در فیس بوک، یوتیوب و تویتر اخبار و عکس‌های تظاهراتی را منتشر می‌کنند که طی آن چندین نفر کشته شده‌اند. تظاهرات در ایران به مرحله جدیدی گسترش یافته است. مدتهاست که سخن از «انتفاضه ایرانی» می‌رود. کاربران از طریق تویتر به یکدیگر خبر می‌دهند چگونه می‌توان سایت‌هایی را که از سوی دولت فیلتر شده‌اند، باز کرد. قرار است به زودی زمان و مکان تظاهرات جدیدی اعلام شود. کسی را این باور نیست که تظاهرات از این پس بتوانند آرام و مسالمت‌آمیز برگزار شوند».
روزنامه فرانکفورتر روندشاو مقاله‌ای از روزنامه تاگس اشپیگل را با تغییری کوچک در تیتر آن به عنوان سرمقاله منتشر می‌کند: جمهوری اسلامی تلوتلوخوران به پایان خویش نزدیک می‌شود». در مقاله از جمله چنین می‌خوانیم:

تلوتلوخوران به سوی پایان
«عجب سالی برای ایران بود. بهمن ماه گذشته رهبری کشور با کبکه و دبدبه و سخن‌سرایی‌های پیروزمندانه و حرف‌های تحریک‌آمیز سی سالگی جمهوری اسلامی را جشن گرفت. به عنوان نقطه اوج آن جشن، رژیم نخستین ماهواره خود را به فضا پرتاب کرد در حالی که احمدی‌نژاد با غرور تمام در تأسیسات زیرزمینی طنز و در میان سانتریفوژهای اورانیوم مشغول عکس انداختن بود. ایران خود را به مثابه یک قدرت اتمی که در راه است و ابرقدرت بلامنازع خاورمیانه به نمایش گذاشته بود. یک سر و گردن از نظر سیاسی، فنی و نظامی از همه کشورهای منطقه جلوتر. این هشداری به کشورهای همسایه عرب و پیامی به جهان غرب بود.
ده ماه بعد، جمهوری اسلامی تلوتلوخوران به سوی پایان خود می‌رود. درست در روز عاشورا که یک روز مذهبی شیعیان اسلام است، رژیم به مردم خودش شلیک می‌کند. ناآرامی‌های پنهان زیر فشار سرکوب، پس از تقلب انتخاباتی در ماه ژوئن، مانند بهمن سرازیر شد و سراسر کشور را فرا گرفت. از ماه‌ها پیش اپوزیسیون از روزهای مذهبی تقویم جمهوری اسلامی استفاده می‌کند تا ممنوعیت تظاهرات را دور بزند. و از چند هفته پیش شعارها در خیابان و هم چنین فیلم‌ها و گزارش‌های مستند در اینترنت رادیکالیزه‌تر می‌شوند. دیگر صریحا از علی خامنه‌ای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی به عنوان دیکتاتور و قاتل نام برده می شود.
مدتهاست که دیگر موضوع بر سر اصلاح نظام، آن گونه که میرحسین موسوی و مشاورانش انتظار داشتند، نیست. تظاهرکنندگان جوان که خمینی را فقط از روی نقاشی‌های بزرگ دیواری و یا تمثال‌های وی می‌شناسند، خواهان یک جمهوری دیگر هستند. آنها می‌خواهند به طور دمکراتیک انتخاب کنند و آزادانه عقایدشان را بگویند. می‌خواهند سفر کنند، جشن بگیرند، موسیقی بسازند. و می‌خواهند یوغ مقررات نفرت‌برانگیز امر به معروف و نهی از منکر را از گردن باز کنند. مختصر و مفید: نسل جدید ایران خواهان پایان دیکتاتوری به نام خداست.
رژیم برای نخستین بار متزلزل است اگرچه هنوز به پایان نرسیده است. خامنه‌ای همه درها را به سوی توافق و سازش با اپوزیسیون بست. اینک با خونی که در روز عاشورا به زمین ریخته شد، آخرین در یک راه حل سیاسی نیز بسته شد. حال دیگر خلع احمدی‌نژاد از ریاست جمهوری برای اینکه بتوان بر خشم جوشان مردم مهار زد، فایده‌ای برای خامنه‌ای ندارد. در این شرایط اگر خامنه‌ای یکی از مهره‌های مرکزی خود را قربانی کند، خود و وفادارانش را با هم به سوی سقوط سیاسی خواهد راند.
هیچ کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که خامنه‌ای و رییس جمهوری مورد حمایت وی، احمدی‌نژاد، نخستین سالگرد انتخابات 22 خرداد را در ژوئن 2010 در زندان بسر نخواهند برد. زورآزمایی قدرت بین رژیم و مردم به چنان مرحله حادی رسیده است که می‌تواند به یک انقلاب در کشور منجر شود. پس از پایان رژیم شاه، هیچگاه تا این اندازه مردم در برابر حاکمان خشمگین نبوده‌اند. لیکن این نگرانی نیز وجود دارد که یک بار دیگر، مانند سی سال پیش، یک تسویه حساب خونین به راه افتد».

مردم آماده‌ اند خود را فدا کنند
روزنامه «تایمز مالی آلمان» زیر عنوان «هیچ یا همه» در سرمقاله خود می‌نویسد: «بسیاری از تظاهرکنندگان آماده‌اند تا جان خود را در مبارزه با این رژیم منفور فدا کنند. امید به یک انقلاب نرم در ایران هر روز بیش از پیش از میان می‌رود.
احمدی‌نژاد رییس جمهوری ایران استعداد عجیبی در این دارد که خود را در خارج مضحکه خاص و عام کند. هنگامی که آخر هفته اعتراضات مردم به شدت گسترش یافت و در برخورد با نیروهای امنیتی و انتظامی یک درگیری خونین بر مخالفان رژیم تحمیل شد، احمدی‌نژاد اعلام کرد: «امروز دولت ده برابر قوی‌تر از یک سال پیش است!» لیکن نه تنها در خارج، بلکه در خود ایران نیز با وجود اخبار سانسورشده، خالی‌بندی‌های تبلیغاتی احمدی‌نژاد بیشتر سبب تمسخر می‌شود.
پس از درگیری هفته گذشته که حتی تلویزیون دولتی نیز مجبور شد درباره آن گزارش دهد، روشن شد که رژیم نمی‌تواند حتی با خشونت نیز این قیام را به سادگی سرکوب کند. برعکس، پس از شش ماه، که تظاهرات هر بار شعله ‌کشید و خاموش شد، به نظر می‌رسد که امروز مخالفان بیش از هر زمانی مصمم به سرنگونی دیکتاتوری مذهبی هستند.
احمدی‌نژاد و خامنه‌ای اگرچه متزلزل به نظر نمی‌رسند، ولی محاسبه آنها خطا از آب در آمد. آنها فکر می‌کردند اعتراضات با گذشت زمان می‌خوابد و یا با سرکوب و فشار تسلیم می‌شود. تظاهرات روزهای اخیر اما نشان داد که بسیاری از تظاهرکنندگان وارد نبرد مستقیم با نیروهای شبه نظامی رژیم می‌شوند. بسیاری از آنها آماده‌اند تا برای یقین خود فدا شوند. آنچه زمانی ویژگی اسلام شیعه به شمار می‌رفت [شهادت] امروز علیه خودش به کار می‌رود.
از همین رو بعید است که موج دستگیری‌هایی که رژیم آغاز کرده، بتواند تظاهرکنندگان را بترساند و یا قیام مردم را پایان دهد. اگر نیروهای امنیتی به سران مخالفان بپیوندند، این جنبش پشتیبانی بیشتری در میان مردم خواهد یافت. در پایان هفته گذشته گزارش‌هایی وجود داشت که بر اساس آنها بسیاری از مذهبیان و نظامیان با خشم به اپوزیسیون روی آوردند، چرا که رژیم در روز سوگواری مذهبی عاشورا به مأموران خود دستور شلیک به مردم را داد.»
تایمز مالی آلمان یک روز بعد (29 دسامبر) در گزارش دیگری می نویسد: «رژیم تهران باید از گسترش تظاهرات نگران باشد. مأموران پلیس به طور فردی از اجرای فرمان خودداری می‌ورزند و اینک ایرانیانی که هیچ علاقه‌ای به سیاست نشان نمی‌دادند، با خشم نسبت به خشونتی که حکومت در روز عاشورا 6 دی ماه علیه تظاهرکنندگان به کار برد واکنش نشان می‌دهند.»
این روزنامه نیز مانند دیگر رسانه‌ها با تأکید و تحسین فیلم‌هایی که توسط جوانان در اینترنت قرار می‌گیرد، بر نکته‌ای تأکید کرد که می‌تواند به زودی به کابوس رژیم تبدیل شود: «مأموران انتظامی، کلاه‌خود خویش را از سر بر می‌دارند، آن را در هوا بلند می‌کنند و با دست‌هایی که تظاهرکنندگان مهربانانه بر شانه آنها می‌کوبند، جمعیت را ترک می‌کنند. این خودداری از اجرای فرمان تا کنون به طور منفرد و از سوی افرادی بوده است که حاضر نیستند دیگر در سرکوب خونین مردم معترض از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی مشارکت داشته باشند.
از هفته گذشته، بیش از پیش روشن می‌شود که رژیم ایران در موضع دفاعی قرار می‌گیرد. دیگر مدتهاست که موضوع بر سر انتخابات تقلبی نیست. بسیاری از گروه‌های اجتماعی که تا کنون در اعتراضات شرکت نداشته و یا اساسا تمایل سیاسی نشان نمی‌دادند، اینک به اپوزیسیون روی می‌آورند. از همین رو، حکومت هر نوع تجمع بیش از سه نفر را ممنوع اعلام کرده است.
با اینکه طبق شریعت اسلام، مردگان باید بلافاصله به خاک سپرده شوند، ولی رژیم اسلامی از تحویل پیکر کشته‌شدگان روز ششم دی ماه به خانواده آنها خودداری می‌کند. رژیم می‌ترسد برگزاری مراسم خاکسپاری آنها به تظاهرات اعتراضی تبدیل شود. شعار «می‌کشم، می‌کشم، آنکه برادرم کشت» شعاری بود که بر زبان مردم خشمگینی جاری شده بود که پیکر یکی از کشته‌شدگان را در خیابان حمل می‌کردند. کشتار مردم در روز عاشورا، که یک روز سوگواری مذهبی است، آن هم توسط حکومتی که خود را اسلامی می‌نامد، بسیاری از مردم مذهبی را نیز به خشم آورده است.
رژیم اینک با وضعیت خطرناکی روبروست. البته می‌تواند روی چماقداری نیروهای بسیجی حساب کند لیکن اگر تنها بخشی از نیروهای امنیتی و انتظامی نخواهند با آن همکاری کنند، آنگاه شاهد ریزش بی‌امان حکومت خواهیم بود».

جامعه بیگانه با اهداف خمینی
روزنامه سوییسی «نویه زورشر تسایتونگ» در همان روز 30 دسامبر که تظاهرات حکومتی در زورآزمایی با مخالفان برگزار شد، با عنوان «بلیط رایگان مترو برای طرفداران نظام» نوشت: «در ایران طرفداران حکومت احمدی‌نژاد یک تظاهرات زنجیره‌ای در تهران و شهرستان‌ها سازمان‌دهی کرده‌اند. برای برگزاری این تظاهرات بلیط رایگان مترو در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفت.» این روزنامه خبر را به نقل از روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» نقل می‌کند و ادامه می‌دهد: «خود رسانه‌های رژیم نیز اعلام کردند که استفاده از مترو در روز چهارشنبه رایگان است».
روزنامه «دی تسایت» نیز روز 30 دسامبر در مقاله‌ای به قلم نوید کرمانی زیر عنوان «این شعله دیگر خاموش‌شدنی نیست» نوشت: «کسی که با وجود تهدیدهای مرگبار و خشونت پاسداران انقلاب در این روزها به خاطر آزادی به خیابان می‌رود، بر خطری که زندگی‌اش را تهدید می‌کند، آگاه است.» این مقاله ادامه می‌دهد: «زن و مرد می‌دانند که بسیجی‌ها هیچ انگیزه‌ای جز این ندارند که چماقی را که بالا می‌برند، بر سرهای بیشتری بکوبند . این زنان و مردان بیش از یک بار تجربه کرده‌اند که وقتی گرفتار گاز اشک‌آور می‌شوند، چه اشک و درد و تهوع و خشمی به آنها هجوم می‌آورد. آنها می‌دانند ممکن است مورد شکنجه و تجاوز قرار گیرند، و اگر گرفتار شوند و یا توسط دوربین‌‌های کنترل شناخته شوند، به یقین از دانشگاه اخراج خواهند شد و موقعیت شغلی‌شان در خطر قرار خواهد گرفت. آنها می‌ترسند مبادا بلایی بر سر خانواده‌شان بیاید. ولی با وجود این، در ماه‌های گذشته، هر بار که جنبش سبز اعلام تظاهرات کرد، دهها هزار نفر به خیابان‌ها آمدند.»
دی تسایت ادامه می‌دهد: «و هر بار شعارهایشان رادیکال‌تر شد تا جایی که امروز دیگر موضوع بر سر انتخابات تقلبی نیست بلکه بر سر خود نظام است. همین موضوع که نهادهای امنیتی قادر نیستند تظاهرات را چنان سرکوب کنند که بار دیگر کسی به خیابان نیاید، رژیم را بیش از پیش می‌ترساند. نه تنها تظاهرکنندگان، بلکه نیروهای امنیتی و انتظامی نیز فامیل و آشنا و همکار و همسایه دارند. رژیم نمی‌تواند برای همیشه روی افرادی حساب کند که هر بار به هنگام نشانه رفتن به سوی تظاهرکنندگان، به خانواده و آشنایان خود می‌اندیشند.»
دی ‌تسایت در این مقاله مفصل آنگاه به توضیح این نکته می‌پردازد که چرا حکومت دینی در ایران نمی‌توانست برای همیشه پایدار بماند و غرب تحولی را که در جامعه ایران در حال روی دادن بود ندید: «در حالی که خمینی سی سال پیش بر بازار و لایه‌های فرودست جامعه در شهرهای بزرگ تکیه داشت، لیکن طبقه متوسط شهری و لایه‌های بالا و هم چنین بخش وسیعی از جمعیت روستایی که مذهبی بودن آنها با وجود آموزش اندک، کاملا متفاوت از دیگران است، همواره با ایدئولوژی خمینی بیگانه ماند. می‌توان گروه اول را یک گروه عرفی و گروه دوم را یک گروه سنتی به شمار آورد. لیکن موضع آنها نسبت به دین یک رابطه به شدت سکولار است: اسلام در چشم اکثر آنها یک موضوع خصوصی است و نه معیار سیاسی و یا منبعی که بتوان بر اساس آن قوانین کشوری را نوشت».